نوشته شده توسط: الهه ناز
جوک خنده دار جدید
بابام تلوزیون نگاه میکرد گفتم بابا یخورده پول بده ندارم برگشت ی نگاهی کرد بعد دوباره روشوکرد سمت تلوزیون
فقط میخواست دوتا تیک بخوره seen بشه
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
رفتم خاستگاری:
دختره گفت ماشین داری؟
گفتم آره دوتا یکی مال خودمه یکی مال مادرمه که اونم بیشتر اوقات من استفاده میکنم..
دختره چشاش گرد شد گفت ماشینتون چیه؟
گفتم مال خودم ریش تراش مال مادرم لباسشویی...
خانوادگی تا در خونه دنبالمون کردن
طنز نوشته های جدید
آبر?زش ب?نى دارم،
رفتم داروخونه قرص ضدحساس?ت بگ?رم،تو عوارض جانب?ش نوشته :
سر درد، سر گ?جه، حالت تھوع، اخت?ل در خواب، نارسا?ى کبد، سکته قبلى، سکته ى مغزى، مرگ ناگھانى
ھ?چى د?گه … پش?مون شدم، با آستینم پاکش میکنم, امن?تش ب?شتره
طنز نوشته های خنده دار
مجبوری جلوی پل پارک کردم، شماره ام رو هم گذاشتم زیر برف پاک کن ،
اومدم دیدم ماشینم پنچره...
دیدم برام نوشته شارژ نداشتم بهت زنگ بزنم
اصن عاشق صداقتش شدم
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
یه بار بابا بزرگم با مامان بزرگم دعواشون شد وسط دعوا دندونای مصنوعی هردو از دهنشون پرت شد بیرون، قاطی کردن کدوم مال کی بود، بابا بزرگم گفت اونی ریحون چسبیده بهش برا منه، مامان بزرگم گفت ریحون نداشتیم که ما، باز رفتی بیرون تنهایی کباب خوردی، دعوا جدی تر شد.
جوک خنده دار جدید
از کنار یه گدا داشتم رد میشدم گفت ایشالله دوماد شی پسرم یه کمکی بکن. 500 دادم بهش گفت دستت درد نکنه ولی با این گدا بازیا زن نگیری بهتره
جوک باحال
دلنوشته دختران مجرد :
از کلاس اول خواندیم آن مرد آمد
آن مرد با اسب سفید آمد
ما که ترشیدیم ولی مرتیکه با خر هم نیامد و باز هم بابا نان داد
جوک خنده دار
حال و روز دانشگاه رفتن ما:
.
.
.
.
8-10 استاد بخدا هنوز خوابیم چجوری به درس گوش بدیم؟!
10-12 استاد گرسنه ایم با شکم گرسنه که نمیفهمیم!
2-4 استاد بعد غذا باید بخوابیم الان سنگین شدیم!
4-6 استاد از هشت صبح سرکلاسیم دیگه نمیفهمیم !
طنز نوشته های جدید
دیشب فال گرفتم حافظ فرمودند:
.
.
.
خوشا زنی که آقایش تو باشی
.
والا به خدااا
اصن یه وضیه که حافظم فهمیده
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
آیا میدانستید خرس های قطبی چون سفید هستند نمیتونن برن ختم
.
.
.
.
فقط میتونن تو شادیاتون جبران کنن
تا اکتشافات بعدی خدا یارو نگهدارتون
طنز نوشته های کوتاه
رفتم پیش پرستار امپول بزنم گفتم این امپولو واسم بزن
پرستار گفت ...تورج
گفتم .من تورج نیستم
گفت چرا تورج
گفتم خانوم من هادیم تورج نیستم
گفت حرف نزن هادی
, باید بزنم تورج
گفتم امپول ماله منه چرا بزنی به تورج
گفت خیلی حرف میزنی باید بزنم تورج
یکم فکر کردم گفتم بگو رگ
گفت رج
گفتم حالا بزن تورج!
جوک های جدید
مورد داشتیم دختره رفته کله پزی
فروشنده گفته: چشم بذارم؟
دختره گفته: آخه من تو این یه ذره مغازه کجا قایم شم؟
فروشنده که تشنج کرده یه پا و یه دستش به صورت ضربدری فلج شده
کله گوسفنده هم زنده شده فرار کرده
جوک خنده دار جدید
امروز که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم:
زندگ? چه م? گوید؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم،
سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!
پنجره گفت: دنیا را بنگر!
ساعت گفت: هر ثانیه باارزش است!
آیینه گفت: قبل از هر کار? به بازتاب آن بیندیش!
تقویم گفت: به روز باش!
در گفت: در راه هدف هایت سخت? ها را هُل بده و کنار بزن!
و در آخر، پتو گفت: ولش کن بابا بگ?ر بخواب!!!
از شما چه پنهون حرف پتو به دلم خیلی نشست .!!!
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب
داستان جواب دندان شکن بهلول به هارون الرشید
روزی خلیفه از بهلول پرسید :
تا به امروز موجودی احمق تر از خود دیده ای؟
بهلول گفت : نه والله این نخستین بار است که میبینم
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته